Effectiveness of Cognitive-Behavioral Hypnotherapy on Pain and Emotion Regulation in Patients with Premenstrual Dysphoria
Marziyeh Amin Sorkhi1, Ramazan Hassanzadeh2*, Javanshir Asadi3, Mehdi Pourasghar4
- PhD student, Department of Psychology, Gorgan Branch, Islamic Azad University, Gorgan, Iran.
ORCID: 0000-0002-3430-X450
- Professor, Department of Psychology, Sari Branch, Islamic Azad University, Sari, Iran.
Hasanzadeh@iausari.ac.ir; ORCID: 0000-0002-4746-9362
- Assistant Professor, Department of Psychology, Gorgan Branch, Islamic Azad University, Gorgan, Iran
ORCID: 0000-0002-4099-3559
- Fellowship of Psychotherapy, Associate Professor of Psychiatry, Psychiatry and Behavioral Sciences Research Center, Addiction Institute, Department of Psychiatry, Mazandaran University of Medical Sciences, Sari, IR Ira. ORCID: 0000-0001-9751-7492
Corresponding Author⁎: Ramazan Hassanzadeh, Professor, Department of Psychology, Sari Branch, Islamic Azad University, Sari, Iran. Email: Hasanzadeh@iausari.ac.ir
Abstract
Introduction: Considering the increasing prevalence of premenstrual dysphoria and considering the need to use the most effective treatment in improving the symptoms of this syndrome, this study aims to investigate the effectiveness of cognitive behavioral hypnotherapy on pain and emotion regulation in premenstrual dysphoria sufferers.
Methods: The current research method is a semi-experimental type of pre-test and post-test with experimental and control and follow-up groups, in which an experimental group and a control group in three stages of pre-test and post-test and the follow-up period of a Months were compared with each other. The statistical population of the research included all women aged 25 to 40 years who visited a gynecologist in Sari city at least 3 times in a 12-month period during the past year, and with the diagnosis of premenstrual dysphoria, went to the counseling center and 24 people were selected from this group using available sampling method and were randomly divided into an experimental group (12 people) and a control group (12 people). The research tools included the cognitive emotion regulation questionnaire of Garnevsky et al. (2001), the chronic pain questionnaire of Mohammadian (1995) and the premenstrual symptoms screening tool of Siehbazi et al. (2011). Cognitive-behavioral hypnotherapy intervention was implemented in 8 sessions of 90 minutes for the experimental group. The data were analyzed with SPSS version 25 statistical software and using the method of analysis of variance with repeated measurements, post hoc tests and independent t-test to check the equality of means at the significance level of 0.05.
Results: The covariance results showed that cognitive-behavioral hypnotherapy is significantly effective on pain reduction, emotion regulation, and subscales of compromised strategies and compromised strategies in women with premenstrual dysphoric disorder (P < 0.001).
Conclusion: Cognitive-behavioral hypnotherapy improves physical-sensory, emotional-emotional and cognitive-evaluative, compromised strategies and non-compromised strategies, mental health, social relationships, environmental health and overall health of women with premenstrual dysphoria disorder and quality it elevates life in this era.
Keywords: Cognitive-Behavioral Hypnotherapy, Pain, Cognitive Emotion Regulation, Premenstrual Boredom Disorder
ISSN/ © 2022 The Authors. Published by Iranian Nursing Association. This is an open access article under the CC BY license (http:// creativecommons. org/ licenses/by/4.0). Amin Sorkhi M, Hassanzadeh R, Asadi J, Pourasghar M. Effectiveness of Cognitive-Behavioral Hypnotherapy on Pain and Emotion Regulation in Patients with Premenstrual Dysphoria. Journal of Nursing Education (JNE). February March 2023. P: ..-..]Persian[
This is an open access article under the CC BY license (http://creativecommons.org/licenses/by/4.0/).
اثربخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر درد و تنظیم هیجان مبتلایان به اختلال ملال پیش از قاعدگی
مرضیه امین سرخی1، رمضان حسن زاده2*، جوانشیر اسدی3، مهدی پوراصغر4
- دانشجو دکتری روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران.450 X-3430-0002-0000: ORCID
- استاد گروه روان شناسی،واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی،ساری،ایران. 9362-4746-0002-0000: ORCID
- استادیار، گروه روانشناسی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان، ایران. 3559-4099-0002-0000: ORCID
- فلوشیپ رواندرمانی- دانشیار گروه روان پزشکی ، مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، پژوهشکده اعتیاد، دانشگاه علوم پزشکی مازندران، ساری، ایران. 7492-9751-001-0000: ORCID
نویسنده مسئول: مضان حسن زاده، استاد گروه روان شناسی،واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی،ساری،ایران.
ایمیل: Hasanzadeh@iausari.ac.ir
خلاصه
مقدمه: با توجه به شیوع رو به فزونی اختلال ملال پیش از قاعدگی و با عنایت به لزوم استفاده از اثربخشترین درمان در بهبود علایم این سندرم، این پژوهش با هدف، اثربخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر درد و تنظیم هیجان مبتلایان به اختلال ملال پیش از قاعدگی انجام شد.
روش کار: روش پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری است که در آن یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل در سه مرحله پیشآزمون و پسآزمون و دوره پیگیری یک ماهه با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. جامعة آماری پژوهش شامل کلیه زنان 25 تا 40 ساله بودند که در طی یکسال گذشته حداقل 3 بار طی یک بازه زمانی 12 ماهه به علت دردهای ناشی از قاعدگی به متخصص زنان شهر ساری مراجعه کردند و با تشخیص اختلال ملال پیش از قاعدگی به مرکز مشاوره و روانشناختی این شهر ارجاع داده شدند که از بین این گروه تعداد 24 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، پرسشنامه درد مزمن محمدیان (1995) و ابزار غربالگری علایم قبل از قاعدگی سیهبازی و همکاران (2011) بود. مداخله هیپنوتراپی شناختی رفتاری در 8 جلسه 90 دقیقهای برای گروه آزمایش اجرا شد. دادهها با نرم افزارآماری SPSS نسـخه 25 و با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمونهای تعقیبی و آزمون تی مستقل جهت بررسی برابری میانگینها در سـطح معنـیداری 05/0 تحلیل شـدند.
یافتهها: نتایج کواریانس نشان داد هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر کاهش درد، تنظیم هیجان و خرده مقیاسهای راهبرد سازش یافته و راهبردهای سازش نایافته در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی به طور معناداری موثر است (001/0P <).
نتیجهگیری: هیپنوتراپی شناختی رفتاری باعث بهبود جسمی- حسی، احساسی- هیجانی و شناختی- ارزیابانه، راهبرد سازش یافته و راهبردهای سازشنایافته، سلامت روان، روابط اجتماعی، سلامت محیطی و سلامت کلی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی شده و کیفیت زندگی را در این دوران بالا میبرد.
کلیدواژه ها: هیپنوتراپی شناختی رفتاری، درد، تنظیم شناختی هیجان، اختلال ملال پیش از قاعدگی
مقدمه
سلامت زنان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع میباشد، چرا که زنان به دلیل شرایط فیزیولوژیک در دورههای مختلف زندگی، نیازهای جسمی در ارتباط با تولیدمثل و عوارض ناشی از آن در معرض آسیبهای بیشتری نسبت به مردان هستند [1]. یکی از مسائل روانتنی (Psychosomatics) که با عملکرد دستگاه تولید مثل زنان ارتباط دارد، سندروم ملال پیش از قاعدگی (Premenstrual Dysphoric Disorder) است [2]، که با تغییرات خلقی و رفتاری شدید شامل خشم آشکار و پایدار و تعارضهای بین فردی همراه میباشد [3]. اختلال ملال پیش از قاعدگی عبارت است از وقوع دورهای و عودکننده مجموعهای از علائم جسمی، روانی و رفتاری که این علائم 2 تا 3 روز بعد از هر قاعدگی از بین میرود، از علل این سندرم میتوان به افزایش میزان استروژن، کاهش میزان پروژسترون، افزایش فعالیت آلدسترون، اختلال در ترشح اوپیئیدهای داخلی، کمبود ویتامینها یا مواد معدنی اشاره نمود [4]. این علائم از شخصی به شخص دیگر متفاوت هستند، ولی تقریباً در تمام سیکلها ثابت میباشند و میتوانند بر روابط اجتماعی و خانوادگی و فعالیتها تاثیرگذار باشند [5]. این سندروم وقتی با فشارهای روانی ناشی از برخورد نامناسب همسر و یا اختلافات زناشویی همراه گردد، منجر به ایجاد شرایط بسیار غیرقابل تحمل برای زنان مبتلا میشود که در طول چرخه قاعدگی آنها را دچار آشفتگیهای هیجانی و خلقی بسیاری مینماید که به طور زیربنایی با کارکردهای معیوب در تنظیمهیجانی مرتبط است [6].
تنظیمهیجان به عنوان فرایند آغاز، حفظ، تعدیل و یا تغییر در بروز هیجان و افزایش شدت یا استمرار احساس درونی مرتبط با فرایندهای اجتماعی- روانی، فیزیکی، در به انجام رساندن اهداف فرد تعریف میشود [7]. تنظیمهیجان به طور ذاتی، سازگار یا ناسازگار نیست، همانند هر رفتاری، تنظیمهیجانی سازگار (Compatible Emotion Regulation) به افراد اجازه میدهد که کارکرد او در محیط خانواده موفقیتآمیز باشد و هنگام مواجه شدن با یک تجربه مشکلزا بتواند رفتارهای متناسب با هدفش را بکار گیرد [8]. در مقابل افرادی که از تنظیم هیجانی ناسازگار (Maladaptive Emotion Regulation) استفاده میکنند، هنگام روبرو شدن با یک تجربۀ مشکلزا نمیتواند رفتارهایش را طوری تنظیم کند که بتواند به اهدافش در محیط برسد [9]. تنظیم هیجانی ناسازگارانه شامل بیشتنظیمی هیجان و کمتنظیمی هیجان است. بیشتنظیمی هیجانی موقعی اتفاق میافتد که فرد راهبردهای تنظیم هیجانی را برای پنهان کردن تجربۀ هیجانی بکار میگیرد [10]. در کمتنظیمی هیجانی نیز فرد رفتاری را که در برابر یک هیجان انجام میدهد، اغلب قابل تفکیک از خود هیجان نیست و نمیتواند از راهبردهای تنظیمهیجان مناسب جهت کنترل رفتارش استفاده کند [11].
Petersen و همکاران [12]، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که زنان با علائم اختلال ملال پیش از قاعدگی در کنترل هیجانات منفی چون خشم، غم دچار مشکل هستند، بنابراین تنظیم هیجانی ناکارامد یکی از عوامل پیشبینی کننده مهم تعامل منفی در زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی است [13]، و باعث میشود که افراد هنگام روبرو شدن با چالشهای زندگی در بکار بردن راهبردهای مدیریت هیجان با مشکل مواجه میشوند و در استفاده از راهبردهای مقابلهای مؤثر و کارآمد کارایی کمتری را نشان دهند [14]. همچنین زنانی که تنظیم هیجانی کارآمد و سازگارانهتری دارند در مواقع بروز آشفتگیهای هیجانی و فیزیولوژی ناشی از سندروم ملال پیش از قاعدگی، با پاسخهای همدلانه عاطفی و رفتارهای حمایتگرانه به بهبود کیفیت زندگی کمک میکند [15]، اما زنانی که تنظیم هیجانی ناکارآمد دارند، در طی دوران قاعدگی ضمن بروز مشکلاتی در بافت ارتباطی و یا کل مسائل زندگیشان [16]، انعطافپذیری روانشناختی پایینی را نشان میدهند [17] که باعث میگردد علائم فیزیولوژیکی ناشی از اختلال ملال پیش از قاعدگی بیشتر آشکار گردد [18].
نتایج پژوهشها نشان میدهد پیامدهای جسمانی و روانشناختی ناشی از اختلال ملال پیش از قاعدگی شدید است [19، 20]، به همین دلیل با توجه به اثرات جانبی درمانهای دارویی که استفاده از آنها فقط در موارد شدید و یا در مواردی که بیمار به درمانهای دیگر پاسخ نداده باشد توصیه میشود [21]، از این رو درمانهای غیردارویی بیشتر مورد توجه محققین در زنان مبتلا به اختلالات قاعدگی قرار گرفته است [22، 23]. لذا استفاده از درمانهای روانشناختی با رویکردهای جدید میتواند به این زنان کمک کند تا بتوانند تعارضهای موجود را با بکارگیری روشهای مثبت و استفاده کمتر از تعاملات منفی مدیریت کنند [24-26].
امروزه درمانهای جدید در روانشناسی بر نقش منابع روانشناختی فرد در رویارویی با عوامل فشارزا تأکید دارد، زیرا از این طریق میتوان تدابیر درمانی مناسب را برای کمک به فرد تحت فشار فراهم نمود [27]. از جمله درمانهایی که ممکن است در کاهش مشکلات زنان به خصوص زنان با علائم سندروم ملال پیش از قاعدگی موثر باشد درمانهای موج سوم روانشناسی است که هیپنوتراپی شناختی رفتاری (Cognitive Behavioral Hypnotherapy) یکی از آنان است [28]. هیپنوتراپی شناختی رفتاری از جمله درمانهایی است که در کاهش علایم سندرم به خصوص افسردگی و اضطراب ناشی از این اختلال بکار میرود [29]. هیپنوتیزم حالتی است که در نتیجه توجه، پذیرش و تمرکز ایجاد میشود و شامل سه بخش تجزیه یا انتزاع، جذب، و تلقینپذیری میباشد [30]. این درمان شامل چند روش اساسی از جمله آرامسازی، تصویرسازی هدایتشده، بازسازیشناختی، حساسیتزدایی تدریجی و آموزش مهارتهای هیپنوتیزم میباشد [31]. مقتدر و پاک سرشت [32]، در پژوهشی نشان داد هیپنوتراپی شناختی رفتاری اثربخشی بالایی بر کاهش افسردگی و اضطراب اختلال ملال پیش از قاعدگی دارد. بادله، فتحی، آقامحمدیان و بادله شموشکی [33]، نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسید هیپنوتیزم، اثری بیش از دو برابر رواندرمانیهای سنتی بر عزتنفس دارد [34]. به همین دلیل با توجه شیوع روز افزون این اختلال در زنان، و آثار منفی آن، چه برای افراد و چه برای جامعه، همگی نشان دهنده لزوم پیشگیری اولیه و مداخلات درمانی زودرس و موثر در میان زنان و دختران جامعه میباشد [35].
با توجه بـه آنچه بیان شـد، پژوهش حاضـر بـا هـدف تعیین اثربخشی درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان مبتلایان به اختلال ملال پیش از قاعدگی انجام شـد.
روش کار
روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون و دوره پیگیری یکماهه همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعة آماری پژوهش شامل کلیه زنان 25 تا 40 ساله بودند که در طی یکسال گذشته حداقل 3 بار به علت دردهای ناشی از قاعدگی به متخصص زنان مراجعه کردند و با تشخیص اختلال ملال پیش از قاعدگی (دردهای گسترده و مقاوم به درمانهای دارویی) به مرکز مشاوره ارجاع داده شدند و در برهه زمانی بهار و تابستان 1398 برای تشکیل پرونده حضور یافتند. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. با توجه به اینکه در پژوهشهای نیمهآزمایشی از گروههای 12 تا 14 نفره استفاده میشود [36]، نخست از زنان ارجاعی با علایم اختلال ملال پیش از قاعدگی به مراکز مشاوره که تمایل به شرکت در مداخله درمانی را داشتند، 53 نفر انتخاب گردید و بعد از یک مصاحبه ساختار یافته براساس ملاک های تشخیصی DSM-5 و تکمیل پرسشنامه ابزار غربالگری علایم قبل از قاعدگی [37] در نهایت 28 نفر که دارای ملاکهای ورود به مطالعه بودند، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی و داوطلبانه در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه (14 نفر در هر گروه) قرار گرفتند که در فرآِیند درمان به علت غیبت بیشتر از 2 جلسه متوالی و 3 جلسه غیر متوالی به گروههای 12 نفره تقلیل پیدا کرد و به پرسشنامههای پژوهش در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت هیپنوتراپی شناختی رفتاری در 8 جلسه درمانی 90 دقیقهای (هفتهای یک جلسه به صورت گروهی) قرار گرفتند، امـا بـرای گـروه کنترل هیـچ مداخلهای صورت نگرفت. ملاکهای ورود به پژوهش شامل (توانایی تمایل شرکت در جلسات درمانی گروه؛ عدم وجود بیماریهای ناتوان کننده شدید جسمی (نارسایی کبدی یا کلیوی شدید)؛ تحصیلات حداقل دیپلم؛ عدم وجود سایکوز یا افکار جدی اسیب رساندن به خود یا دیگران؛ عدم شرکت در کلاسهای آموزشی و درمانی دیگر به طور همزمان؛ عدم وجود افسردگی کنترل نشده؛ عدم وجود اختلالات جسمی لگنی و ملاکهای خروج عبارت بود از زنانی که به علت مشکلات آناتومی جنسی و بدنی دردهای شدید قبل از قاعدگی داشتند که نیاز به درمان پزشکی بود.
در این پژوهش بـرای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای زیر استفاده شـد:
مقیاس تنظیم هیجان شناختی گارنفسکی و همکاران [38] (Cognitive Emotion Regulation Questionnair)
این پرسشنامه دارای 36 سوال است که توسط Garnefski و همکاران [38]، به منظور ارزیابی راهبردهای شناختی که هر فرد بعد از تجربه رخدادهای تهدید کننده یا استرسهای زندگی به کار میبرد ابداع شده است و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانها را در پاسخ به حوادث تهدیدکننده و تنیدگیزای زندگی در اندازههای پنجدرجهای از 1 (هرگز) تا 5 (همیشه)، حداقل و حداکثر نمره در هر زیرمقیاس به ترتیب 2 و 10 است و نمرة بالاتر نشاندهندة استفاده بیشتر فرد از آن راهبرد شناختی محسوب میشود. این مقیاس دو جنبه از راهبردهای تنظیم هیجان شناختی شامل راهبردهای سازش یافته و راهبردهای سازش نایافته را ارزیابی میکند. در بررسی مشخصات روانسنجی آزمون Garnefski و همکاران [38] پایایی آزمون را با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 91/0، 87/0، 93/0 به دست آوردند [37]. فرم فارسی این مقیاس به وسیله سامانی و صادقی [39]، مورد اعتباریابی قرار گرفته است. نتایج بازآزمایی با فاصله یک هفته برای خرده مقیاسهای پرسشنامه در دامنه 75/0 تا 88/0 قرار داشت. ضریب اعتبار خرده مقیاسهای این پرسشنامه به شیوهی بازآزمایی با فاصله زمانی 14 ماه در دامنه 48/0 تا 61/0 گزارش شده است [39]. در پژوهش حاضر پایایی این پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد.
در جلسه اول قبل از اجرای درمان، پرسشنامههای پیشآزمون از افراد گرفته شد و 1 هفته پس از آخرین جلسه آموزشی پرسشنامهها به صورت پس آزمون کامل شدند، در جدول شماره 1 محتوای جلسات آموزش هیپنوتراپی شناختی رفتاری گروهی براساس رویکرد Alladin, Alibhai [40] ارائه میشود.
پرسشنامه درد مزمن محمدیان. این پرسشنامه که دارای ۲۵ گویه است، توسط محمدیان (1995) تهیه شده است و دارای سه خرده مقیاس جسمی-حسی، احساسی- هیجانی و شناختی- ارزیابانه میباشد. آزمودنی پس از خواندن هر گویه میتواند شدت و ضعف درد را براساس طیف شش درجهای لیکرت از «اصلا» (نمره 0) تا «خیلی زیاد» (نمره 5) گزارش دهد. مجموع نمره این سه خردهمقیاس نشان دهنده شدت کلی درد تجربه شده در شخص است. این پرسشنامه دارایی اعتبار محتوایی بوده و پایایی بازآزمون آن توسط محمدیان [41] 98/0 بدست آمد که در سطح 95 درصد معنادار است. در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 79/0، و ضریب آلفای کرونباخ خردهمقیاسهای جسمی- حسی، احساسی- هیجانی و شناختی-ارزیابانه به ترتیب 87/0، 79/0 و 81/0 بدست آمد.
ابزار غربالگری علایم قبل از قاعدگی (PSST). ابزار غربالگری علایم قبل از قاعدگی شامل ۱۹ سؤال میباشد. این پرسشنامه توسط دانشگاه مک مستر کانادا طراحی شده و توسط سیهبازی و همکاران (2011)، نسخه فارسی آن در جمعیت ایرانی استاندارد شده است. برای هر سؤال ٤ معیار اصلا، خفیف، متوسط و شدید ذکر شده که توسط آزمودنی از صفر تا ۳ نمره گذاری میگردد. جهت تشخیص علایم قبل از قاعدگی متوسط یا شدید سه شرط ذیل باید با هم وجود داشته باشد: از گزینه ١ تا ٤ حداقل یک مورد متوسط یا شدید باشد، علاوه بر مورد قبلی از گزینه ١ تا ١٤ حداقل ٤ مورد متوسط یا شدید باشد و در بخش تأثیر علایم بر زندگی (۵ گزینه آخر) یک مورد متوسط یا شدید وجود داشته باشد. در پژوهش سیهبازی و همکاران [37] پایایی این ابزار از طریق آلفای کرونباخ 9/0 بدست آمد. مقادیر نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا نیز به ترتیب 7/0 و 8/0 بدست آمد که حاکی از روایی محتوایی این پرسشنامه است. در پژوهش حاضر پایایی این ابزار از طریق آلفای کرونباخ 88/0 بدست آمد که نمایانگر ضرایب پایایی مطلوب پرسشنامه است.
جدول 1. محتوای جلسات آموزش هیپنوتراپی شناختی رفتاری
جلسه |
محتوا |
اول |
برنامهریزی برای تشکیل گروه؛ انتخاب اعضا؛ مشاوره فردی با اعضاء قبل از تشکیل گروه؛ اشاره به ضرورت حضور و مشارکت اعضا در جلسات گروه؛ تشریح هدف گروه درمانی هیپنوتیزم شناختی معرفی شیوه مشاوره گروهی؛ توافق با اعضاء در مورد زمان تشکیل گروه و تعداد جلسات آن، تشریح اختلال ملال پیش از قاعدگی و پیامدهای جسمی و روانی این اختلال |
دوم |
توضیح هیپنوتراپی مبتنی بر درمان شناختی- رفتاری و اصلاح باورهای نادرست درباره هیپنوتیزم، بیان باورها و ارزشهای مطلق توسط اعضاء و توجه به علت مشکلسازی این باورها، تمرین آرامش از طریق تصویرسازی ذهنی هدایت شده و تلقین هیپنوتیزمی |
سوم |
تأثیر تفکر غیر منطقی روی آشفتگی هیجانی، به همراه تلقینات مربوطه در حالت خلسه |
چهارم |
تشریح ارتباط افکار، باور و رفتار و پیامد رفتاری ناشی از باورها با استفاده از تلقینات مربوطه به حالت خلسه هیپنوتیزمی |
پنجم |
بررسی شواهد و معنای افکار خودآیند توسط اعضاء گروه، تحلیل کارآمد، ایجاد باور جایگزین به همراه تلقینات لازم در حالت خلسه هیپنوتیزمی |
ششم |
بررسی ویژگیهای باور جایگزین، تغییر ادراکی به همراه تلقینات مربوط در حالت خلسه تمرین و تکالیف خانگی گروه مورد ارزیابی |
هفتم |
تقویت افکار مثبت در حالت خلسه، آمادهسازی گروه برای پایان دادن به جلسات در حالت خلسه |
هشتم |
جمعبندی و مرور جلسات، پاسخ به سوالات آزمودنیها |
لازم به ذکر است برای رعایت اصول اخلاقی (با کد ثبت شده IR.IAU.SARI.REC.1401.041) در توضیحات پرسشنامهها این عنوان قید شده بود که اطلاعات هر پرسشنامه کاملاً به صورت محرمانه بود و هر شرکتکنندهای در صورت تمایل، ایمیل خود را ثبت نموده تا تحلیل پرسشنامۀ مربوط به آن شخص برای ایشان ارسال گردد. همچنین در گروه کنترل پس از اتمام پژوهش در صورت تمایل برنامه مداخلهای گروه برایشان اجرا گردید و پس از مصاحبه و انتخاب آزمودنیها، جمعآوری پرسشنامههای مقیاس تنظیم هیجان شناختی گارنفسکی و همکاران و پرسشنامه درد محمدیان اطلاعات با استفاده از آزمون کوواریانس برای بررسی میزان اثربخشی مداخله بر متغیرهای تحقیق و با استفاده از نرمافزار SPSS نسـخه 25 بـا روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمونهای تعقیبی و آزمون تی مستقل جهت بررسی برابری میانگینها در سطح معنیداری 05/0 تحلیل شدند.
یافتهها
یافتههای تحقیق نشان داد، از نظر مشخصات جمعیتشناختی گروههای آزمایش و کنترل از نظر گروه سن، وضعیت تاهل و سطح تحصیلات همگن بوده است و دو گروه از نظر مشخصات جمعیتشناختی تفاوت آماری معناداری نداشـتند (05/0P˃).
جدول 2. مشخصات جمعیت شناختی گروههای مورد بررسی
|
گروه آزمایش (تعداد و درصد) |
گروه کنترل (تعداد و درصد) |
آزمون آماری |
|
گروه سنی (سال) |
25-30 |
6 (50) |
6 (50) |
P = 882/0 من- ویتنی |
31-35 |
5 (66/41) |
4 (34/33) |
||
36-40 |
1 (33/8) |
2 (66/16) |
||
میانگین ± انحرافاستاندارد |
03/31 ± 10/7 |
91/30 ± 41/7 |
||
میزان تحصیلات |
دیپلم |
1 (33/8) |
2 (67/16) |
P = 744/0 کای اسکویر |
فوقدیپلم |
2 (67/16) |
1 (33/8) |
||
لیسانس |
4 (34/33) |
5 (67/41) |
||
فوقلیسانس |
5 (66/41) |
4 (34/33) |
||
وضعیت تاهل |
مجرد |
4 (34/33) |
6 (50) |
P = 864/0 دقیق فیشر |
متاهل |
7 (33/58) |
5 (67/41) |
||
مطلقه |
1 (33/8) |
1 (33/8) |
مطابق با جدول شماره 2، یافتههای تحقیق نشان داد از لحاظ وضعیت سن در گروه آزمایش و کنترل مشابه بوده و بیشترین شرکت کنندگان در سنین 25 تا 30 سال (50 درصد) و کمترین شرکتکنندگان در سنین 36 تا 40 سال در گروه آزمایش (ُ33/8 درصد) قرار داشتند. بیشترین شرکتکنندگان گروه آزمایش هیپنوتراپی شناختی رفتاری تحصیلات فوق لیسانس (66/41 درصد) داشتند و کمترین تحصیلات در بین شرکتکنندگان، دیپلم با 1 نفر (33/8) شرکت کننده بود. بیشترین شرکت کننده گروه کنترل دارای تحصیلات لیسانس با (66/41 درصد) و کمترین شرکت کننده با تحصیلات فوقدیپلم با 1 نفر (33/8) شرکت کننده بودند. وضعیت تأهل شرکتکنندگان در گروه آزمایش نشان داد، بیشترین شرکتکنندگان متأهل (33/58 درصد)، سپس مجرد (34/33 درصد) و کمترین شرکت کننده نیز مطلقه (33/8 درصد) بود و در گروه کنترل بیشترین شرکتکنندگان مجرد (50 درصد)، سپس متاهل (67/41 درصد) و کمترین شرکت کننده نیز در گروه مطلقه (33/8 درصد) قرار داشتند.
بـرای بررسـی نرمـال بـودن در دادههـا از آزمون کولموگروف- اسـمیرنوف اســتفاده شـد. در ایـن آزمون مقدار آمـاره آزمون نبایـد معنادار شـود تـا نشان دهد کـه دادهها نرمال هسـتند [42].
جدول 3. بررسی نرمال بودن در دادهها از آزمون کولموگروف- اسـمیرنوف
گروه |
مرحله |
سطح معناداری آزمون کولموگروف- اسمیرنف |
هیپنوتراپی شناختی رفتاری |
پیشآزمون |
428/0 |
پسآزمون |
347/0 |
|
پیگیری |
208/0 |
|
گواه |
پیشآزمون |
592/0 |
پسآزمون |
644/0 |
|
پیگیری |
322/0 |
جهت بررسی تأثیرگذاری هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی از آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. استفاده از این روش تحلیل آماری نیازمند بررسی پیشنیازها اعم از کمی بودن متغیر وابسته، تعداد سطوح متغیر مستقل، حذف نقاط پرت در مشاهدات، نرمال بودن متغیر وابسته و فرض کرویت گروهها میباشد [42]. تحلیل نتایج حاصل از این آزمون است که مشخص خواهد کرد هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی تأثیرگذار بوده است یا خیر. با توجه به مجزا بودن متغیرهای تنظیم هیجان و درد، هر یک از این متغیرها بصورت جداگانه مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرند.
بر اساس نتایج حاصل در بررسی پیشفرضهای آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر فرضهای کمی بودن متغیر وابسته، بیشتر از دو سطح بودن تعداد سطوح متغیر مستقل و نبود مشاهدات پرت در دادهها مشخص گردید. نرمال بودن متغیر وابسته و فرض کرویت گروهها میبایست توسط آزمونهای شاپیرو ویلک و آزمون موچلی مورد بررسی قرار گیرد [42]. لکن قبل از آن آمار توصیفی مؤلفه تنظیم هیجان در نمونههای دریافت کننده هیپنوتراپی شناختی رفتاری مورد تحلیل قرار میگیرد.
جدول 4. آمار توصیفی مؤلفه تنظیم هیجان در گروههای هیپنوتراپی شناختی رفتاری و گواه
گروه |
مرحله |
میانگین |
انحراف معیار |
هیپنوتراپی شناختی رفتاری |
پیشآزمون |
66/28 |
72/3 |
پسآزمون |
41/49 |
43/2 |
|
پیگیری |
33/37 |
51/2 |
|
گواه |
پیشآزمون |
91/27 |
72/3 |
پسآزمون |
33/27 |
43/2 |
|
پیگیری |
58/29 |
51/2 |
مطابق با جدول شماره 4، یافتههای تحقیق نشان داد میانگین مؤلفه تنظیم هیجان در گروه هیپنوتراپی شناختی رفتاری در مرحله پیشآزمون برابر 66/28با انحراف معیار 72/3 در مرحله پسآزمون برابر 41/49 با انحراف معیار 43/2 و در مرحله پیگیری برابر 33/37 با انحراف معیار 51/2 و در گروه گواه در مرحله پیشآزمون برابر 33/27 با انحراف معیار 72/3 در مرحله پسآزمون برابر 33/27 با انحراف معیار 43/2 و در مرحله پیگیری برابر 58/29 با انحراف معیار 51/2 بوده است.
نتایج حاصل از آزمون لون جهت بررسی برابری واریانسها نیز به شکل زیر بدست آمد.
جدول 5. نتایج آزمون لون برابری واریانس مؤلفه تنظیم هیجان
|
F |
درجه آزادی 1 |
درجه آزادی 2 |
سطح معناداری |
پیشآزمون |
003/0 |
1 |
22 |
954/0 |
پسآزمون |
279/1 |
1 |
22 |
271/0 |
پیگیری |
027/1 |
1 |
22 |
322/0 |
همانطور که در جدول شماره 5 مشخص است، میزان سطح معناداری مؤلفه تنظیم هیجان در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در سطح 05/0 (05/0P˃) بیشتر است، لذا فرض برابری واریانس مؤلفه تنظیم هیجان در سه مرحله اثبات گردید.
نتایج آزمونهای چند متغیره اثر پیلای، لاندای ویلک، اثر هوتلینگ و بزرگترین ریشه روی نیز که به بررسی این موضوع میپردازند که میانگین مؤلفه تنظیم هیجان در گروههای مورد مطالعه با یکدیگر برابر است یا خیر نیز در جدول زیر لحاظ شده است.
جدول 6. نتایج آزمونهای چند متغیره مؤلفه تنظیم هیجان
|
مقدار |
F |
سطح معناداری |
|
تنظیم هیجان |
اثر پیلای |
794/0 |
34/40 |
001/0> p |
لاندای ویلک |
206/0 |
34/40 |
001/0> p |
|
اثر هوتلینگ |
84/3 |
34/40 |
001/0> p |
|
بزرگترین ریشه روی |
84/3 |
34/40 |
001/0> p |
در نتیجه همه آمارههای آزمون فرض برابری میانگین مؤلفه تنظیم هیجان در گروههای مورد مطالعه با 95% اطمینان رد گردید.
با استفاده از آزمون موچلی وضعیت کرویت واریانس مؤلفه تنظیم هیجان را در مراحل و گروههای تحت بررسی مورد ازریابی قرار میدهیم. فرض صفر در این آزمون بیانگر برابری ماتریس کوواریانس متغیر تنظیم هیجان (در سطوح مختلف متغیر عامل) با مضربی از ماتریس یکه است [42]. با توجه به این که دلیلی بر رد فرض صفر با توجه به نمونه داده شده وجود ندارد، فرض کرویت را نمیتوانیم رد کنیم.
جدول 7. بررسی کرویت واریانسهای مؤلفه تنظیم هیجان توسط آزمون موچلی
|
آزمون موچلی |
کای دو |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
تنظیم هیجان |
42/0 |
24/1 |
2 |
618/0 |
یافتههای تحقیق نشان داد، میزان آزمون موچلی در بررسی کرویت واریانس برابر 42/0، مقدار کای دو برابر 24/1 با درجه آزادی 2 و سطح معناداری 618/0است. در این آزمون نیز چون میزان سطح معناداری در سطح 05/0 (05/0 P>) بیشتر است، لذا فرض کرویت واریانس مؤلفه تنظیم هیجان تأیید میگردد.
پس از بررسی کلیه پیشنیازهای آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر برای بررسی تأثیرگذاری هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی، نتایج نهایی اثرات بین گروهی مورد ارزیابی قرار میگیرد.
جدول 8. نتایج آنالیز واریانس اثرات بین گروهی مؤلفه تنظیم هیجان
|
مجموع مربعات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
سطح معناداری |
مرحله |
33/12220 |
2 |
16/610 |
91/18 |
001/0> p |
مرحله*گروه |
11/1419 |
2 |
55/709 |
99/21 |
001/0> p |
خطا |
22/1419 |
44 |
25/32 |
|
|
بر اساس نتایج خاص از آزمون آنالیز واریانس اثرات بین گروهی مطابق با سطح معناداری حاصل برای همه آمارههای آزمون اثرات درون گروهی، فرض صفر رد شده و تأثیرگذاری سطوح متغیر عامل روی متغیر وابسته تنظیم هیجان به خوبی مشخص میشود.
جهت بررسی مقایسههای زوجی مؤلفه تنظیم هیجان در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بین گروههای گواه و هیپنوتراپی شناختی رفتاری از آزمونهای تعقیبی انجام شد.
جدول 9. مقایسه میانگینهای مؤلفه تنظیم هیجان در گروههای هیپنوتراپی شناختی رفتاری، گواه و پیگیری
مرحله |
مقدار آماره آزمون |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
تفاضل میانگین |
پیشآزمون |
143/0 |
22 |
881/0 |
75/0 |
پسآزمون |
17/2 |
22 |
042/0 |
75/7 |
پیگیری |
4/6 |
22 |
001/0> |
08/22 |
همانطور که از جدول شماره 9 مشخص است، میزان مؤلفه تنظیم هیجان در مرحله پیشآزمون در بین گروههای گواه و هیپنوتراپی شناختی رفتاری دارای مقدار آماره 143/0 با درجه آزادی 22 و سطح معناداری 881/0 است که با توجه به این موضوع که میزان خطای نوع اول از 05/0 بیشتر است، لذا فرض برابری مؤلفه تنظیم هیجان در مرحله پیشآزمون گروههای گواه و هیپنوتراپی شناختی رفتاری تأیید میگردد. لکن در مراحل پسآزمون و پیگیری میزان سطح معناداری به کمتر از 05/0 کاهش مییابد که نشان دهنده وجود اختلاف معنادار در بین گروههای گواه و هیپنوتراپی شناختی رفتاری در میزان مؤلفه تنظیم هیجان در این دو مرحله میباشد. به عبارت دیگر مؤلفه تنظیم هیجان در مرحله پسآزمون و پیگیری در گروه هیپنوتراپی شناختی رفتاری به شکل معناداری در مقایسه با گروه گواه افزایش یافته است.
همچنین جهت بررسی تأثیرگذاری هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر درد زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی از آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. براساس نتایج حاصل در بررسی پیشفرضهای آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر فرضهای کمی بودن متغیر وابسته، بیشتر از 2 سطح بودن تعداد سطوح متغیر مستقل و نبود مشاهدات پرت در دادهها مشخص گردید. نرمال بودن متغیر وابسته و فرض کرویت گروهها میبایست توسط آزمونهای شاپیرو ویلک و آزمون موچلی مورد بررسی قرار گیرد [42]. لکن قبل از آن آمار توصیفی مؤلفه کاهش درد در نمونههای دریافت کننده هیپنوتراپی شناختی- رفتاری مورد تحلیل قرار میگیرد.
جدول 10. آمار توصیفی مؤلفه کاهش درد در گروههای درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم، گواه و پیگیری
گروه |
مرحله |
میانگین |
انحراف معیار |
هیپنوتراپی شناختی رفتاری |
پیشآزمون |
91/83 |
25/3 |
پسآزمون |
5/5 |
83/2 |
|
پیگیری |
33/51 |
51/2 |
|
گواه |
پیشآزمون |
75/83 |
25/3 |
پسآزمون |
08/83 |
83/2 |
|
پیگیری |
41/82 |
15/2 |
برطبق جدول شماره 10، میانگین مؤلفه کاهش درد در گروه درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم در مرحله پیشآزمون برابر 91/83 با انحراف معیار 25/3، در مرحله پسآزمون برابر 5/50 با انحراف معیار 83/2 و در مرحله پیگیری برابر 33/51 با انحراف معیار 15/2 و در گروه گواه در مرحله پیشآزمون برابر 75/83 با انحراف معیار 25/3، در مرحله پسآزمون برابر 08/83 با انحراف معیار 83/2 و در مرحله پیگیری برابر 41/82 با انحراف معیار 15/2 بوده است.
نتایج حاصل از آزمون لون جهت بررسی برابری واریانسها نیز به شکل زیر بدست آمد.
جدول 11. نتایج آزمون لون برابری واریانس مؤلفه کاهش درد
|
F |
درجه آزادی 1 |
درجه آزادی 2 |
سطح معناداری |
پیشآزمون |
231/0 |
1 |
22 |
636/0 |
پسآزمون |
13/1 |
1 |
22 |
299/0 |
پیگیری |
013/0 |
1 |
22 |
912/0 |
همانطور که در جدول شماره 11 مشخص است، میزان سطح معناداری مؤلفه کاهش درد در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در سطح 05/0 (05/0 P˃) بیشتر است، لذا فرض برابری واریانس مؤلفه کاهش درد در سه مرحله اثبات گردید.
نتایج آزمونهای چند متغیره اثر پیلای، لاندای ویلک، اثر هوتلینگ و بزرگترین ریشه روی نیز که به بررسی این موضوع میپردازند که میانگین مؤلفه کاهش درد در گروههای مورد مطالعه با یکدیگر برابر است یا خیر، نیز در جدول شماره 12 لحاظ شده است.
جدول 12. نتایج آزمونهای چند متغیره مؤلفه کاهش درد
|
مقدار |
F |
سطح معناداری |
|
کاهش درد |
اثر پیلای |
638/0 |
49/18 |
001/0> p |
لاندای ویلک |
362/0 |
49/18 |
001/0> p |
|
اثر هوتلینگ |
76/1 |
49/18 |
001/0> p |
|
بزرگترین ریشه روی |
76/1 |
49/18 |
001/0> p |
در نتیجه همه آمارههای آزمون فرض برابری میانگین مؤلفه کاهش درد در گروههای مورد مطالعه با 95% اطمینان رد گردید.
با استفاده از آزمون موچلی وضعیت کرویت واریانس مؤلفه کاهش درد را در مراحل و گروههای تحت بررسی مورد ازریابی قرار میدهیم. فرض صفر در این آزمون بیانگر برابری ماتریس کوواریانس متغیر کاهش درد (در سطوح مختلف متغیر عامل) با مضربی از ماتریس یکه است. با توجه به این که دلیلی بر رد فرض صفر با توجه به نمونه داده شده وجود ندارد، فرض کرویت را نمیتوانیم رد کنیم.
جدول 13. بررسی کرویت واریانسهای مؤلفه درد توسط آزمون موچلی
|
آزمون موچلی |
کای دو |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
|
کاهش درد |
32/0 |
92/3 |
2 |
451/0 |
|
مطابق جدول شماره 13، میزان آزمون موچلی در بررسی کرویت واریانس برابر 32/0، مقدار کای دو برابر 92/3 با درجه آزادی 2 و سطح معناداری 451/0 است. در این آزمون نیز چون میزان سطح معناداری از سطح 05/0 (05/0 P˃) بیشتر است، لذا فرض کرویت واریانس مؤلفه کاهش درد تأیید میگردد.
جدول 14. نتایج آنالیز واریانس اثرات بین گروهی مؤلفه کاهش درد
|
مجموع مربعات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
F |
سطح معناداری |
مرحله |
08/4624 |
2 |
04/2312 |
87/34 |
001/0> p |
مرحله*گروه |
75/4102 |
2 |
37/2051 |
94/30 |
001/0> p |
خطا |
16/2917 |
44 |
29/66 |
|
|
مطابف با جدول شماره 14 و براساس نتایج حاص از آزمون آنالیز واریانس اثرات بین گروهی، مطابق با سطح معناداری حاصل برای همه آمارههای آزمون اثرات درون گروهی، فرض صفر رد شده و تأثیرگذاری سطوح متغیر عامل روی متغیر وابسته کاهش درد به خوبی مشخص میشود.
جهت بررسی مقایسههای زوجی مؤلفه کاهش درد در مراحل پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بین گروههای گواه و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم از آزمونهای تعقیبی انجام شد.
جدول 15. مقایسه میانگینهای مولفه کاهش درد در گروههای هیپنوتراپی شناختی- رفتاری، پیگیری و گواه
مرحله |
مقدار آماره آزمون |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
تفاضل میانگین |
|
پیشآزمون |
036/0 |
22 |
971/0 |
167/0 |
|
پسآزمون |
13/8- |
22 |
001/0> p |
58/32- |
|
پیگیری |
21/10- |
22 |
001/0> p |
08/31- |
|
همانطور که از جدول شماره 15 مشخص است، میزان مؤلفه کاهش درد در مرحله پیشآزمون در بین گروههای گواه و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری دارای مقدار آماره 036/0 درجه آزادی 22 و سطح معناداری 971/0 است که با توجه به این موضوع که میزان خطای نوع اول از 05/0 بیشتر است، لذا فرض برابری مؤلفه کاهش درد در مرحله پیشآزمون گروههای گواه و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم تأیید میگردد. لکن در مراحل پسآزمون و پیگیری میزان سطح معناداری به کمتر از 05/0 کاهش مییابد که نشان دهنده وجود اختلاف معنادار در بین گروههای گواه و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم در میزان مؤلفه کاهش درد در این دو مرحله میباشد. به عبارت دیگر مؤلفه کاهش درد در مرحله پسآزمون و پیگیری در گروه درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم به شکل معناداری در مقایسه با گروه گواه کاهش یافته است.
بحث
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر درد و تنظیم هیجانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مداخله هیپنوتراپی شناختی رفتاری باعث کاهش درد زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی شهر ساری شده است. این یافته با نتایج پژوهش Shah و همکاران [26]، Sharehو Robati [35]، Lee وPyun [18]، عسکریانی و همکاران [28] و فرشباف مانی صفت [24] همسو میباشد. همچنین نتایج در دوره پیگیری حفظ شد.
در تبیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم بر کاهش درد میتوان گفت به نظر میرسد هیپنوتراپی شناختی- رفتاری از طریق اِعمال تغییرات شناختی و رفتاری برای ایجاد اختلال در چرخه مشکلساز افکار، هیجانات و رفتارهای مرتبط با درد به کاهش درد زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی کمک میکند. از آنجایی که معنایی که افراد به درد میدهند میتواند بر شدت درد تأثیر بگذارد، به نظر میرسد هیپنوتراپی شناختی- رفتاری از طریق ارزیابی افکار خودکار و خطاهای شناختی مرتبط با درد و کاهش باورها و شناختهای منفی افراد از درد، نحوه تجربه و درک درد را تغییر میدهد. در واقع درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم، بجای هدف قرار دادن کاهش حس درد؛ به بررسی و اصلاح باورها و شناختهای بیمار در مورد درد میپردازد [43].
همچنین این رویکرد مبتنی بر القائات کلامی برای ورود به حالت خلسه و احساس و رفتار براساس تلقینهای ضمنی یا آشکار است. فرایند هیپنوتیزم با پرداختن به ذهن ناخودآگاه، شناختهای مثبتی را ایجاد میکند که سپس در حالت خودآگاه بر روی آنها عمل میشود [44]. هنگامی که هیپنوتیزم به عنوان درمانی برای درد مزمن استفاده میشود، القائات مرتبط با تغییر یا بهبود درد ممکن است چندین پیامد مرتبط با درد را هدف قرار دهند، از جمله کاهش درد، افزایش راحتی، بهبود توانایی فرد برای نادیده گرفتن یا تغییر توجه از درد، یا تغییر احساس درد به احساس دیگری مانند گزگز یا بیحسی [43]. با ارائه تلقینات در حالت خلسه، ذهنِ ناخودآگاه شرطی میشود تا هر زمان که توجه فرد روی احساس درد متمرکز شود، دستورالعملهای القاء شده را اجرا کند [45].
تصویربرداریهای مغزی نشان دادهاند که مداخلات هیپنوتیزم مانند آموزش مهارتهای خود مدیریتی و تصویرسازی برای کاهش درد، منجر به تغییر فرایندهای ادراکی، کاهش دقت نسبی ورودیهای حسی و تغییرات پایدار در نحوه پردازش اطلاعات حسی مغز میشود [46]. تغییرات در فعالیت مغز نشان میدهد که هیپنوتیزم به نوعی مانع از رسیدن سیگنال درد به قسمتهایی از مغز میشود که درد را ادراک میکنند [47]. مطالعات تصویربرداری همچنین افزایش فعالسازی را در دو ساختار دیگر مغز - قشر سینگولیت قدامی چپ و عقدههای بازال نشان میدهند. محققان حدس میزنند که افزایش فعالیت در این دو منطقه ممکن است بخشی از یک مسیر بازداری باشد که سیگنال درد را از رسیدن به ساختارهای قشر بالاتر مسئول درک درد مسدود میکند [48-49]. بنابراین میتوان گفت هیپنوتراپی شناختی- رفتاری از طریق استفاده از ترکیبی از مداخلات شناختی- رفتاری و هیپنوتیزم به بازسازی ناخودآگاه یا چارچوببندی مجدد شناختهای ناکارآمد میپردازد و این امر باعث پذیرش درد، افزایش خودکارآمدی مرتبط با درد، نظارت خودکار، بازسازی شناختهای فاجعهآمیز مرتبط با درد و در نهایت کاهش ادراک درد در زنان مبتلا به ملال پیش از قاعدگی میگردد.
همچنین، نتایج پژوهش نشان داد مداخله هیپنوتراپی شناختی رفتاری باعث بهبود تنظیم هیجانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی شهر ساری شده است. این یافته با نتایج پژوهش Golden [50]، Alladin, Alibhai [40]، مقتدر و پاک سرشت [32]، عسگریانی و همکاران [28]، مقتدر، حسن زاده، میرزاییان و دوستی [32]، فرشباف مانی صفت [24]، همسو میباشد و مطالعات غیر همسو در این زمینه یافت نشد.
پس از شکایت از درد، پریشانیها و اختلال در فرایند تنظیم هیجان شایعترین علامتی است که زنان مبتلا به این اختلال را وادار میکند با یک متخصص سلامت روان مشورت کنند [51]. زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی کمتر قادر به تنظیم هیجانات منفی خود در طول مرحله قبل از قاعدگی هستند و مشکلات و اختلالات هیجانی بیشتری مانند افسردگی، اضطراب و تحریکپذیری را تجربه میکنند [48]. محققان دریافتهاند که ترشح غیرطبیعی و بیش از حد هورمونهای استروژن و پروژسترون و غلظت غیرطبیعی استروئیدهای جنسی از طریق افزایش فعالیت آمیگدال و قشر جلوی مغز، پردازش و تنظیم هیجانی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی را مختل میسازد [52]. ارزیابی مجدد، سرکوب و فاجعهسازی سه راهبرد مهم تنظیم هیجان هستند و پیامدهای متفاوت آنها مدتها است که توسط مطالعات تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. ارزیابی مجدد یک استراتژی تنظیم هیجانی سازگارانه است که استفاده همیشگی از آن برای بهزیستی مفید است، در حالی که سرکوب و فاجعهسازی از جمله استراتژی ناسازگارانه تنظیم هیجان هستند [53]. اختلال ملال پیش از قاعدگی با استفاده همیشگی از ارزیابی مجدد رابطه منفی و با استفاده همیشگی از سرکوب و فاجعهسازی ارتباط مثبت دارد [54]. استفاده از راهبرد تنظیم هیجانیِ ارزیابی مجدد؛ تجربه هیجانی منفی و برانگیختگیهای فیزیولوژیکی را کاهش میدهد. در مقابل، سرکوب و فاجعهسازی نه تنها هیجانات منفی را کاهش نمیدهند، حتی ممکن است باعث افزایش برانگیختگی فیزیولوژیکی گردند [55].
در تبیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم بر تنظیم هیجان زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی میتوان گفت هدف اصلی هیپنوتراپی شناختی- رفتاری نه تنها معطوف به درمان درد یا اختلال عملکرد فیزیکی است، بلکه تلاش میکند تا شناختهای ناسازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجانی را که موانع مهمی برای بهبودی هستند، بازسازی، تنظیم و اصلاح کند [56]. در مواجهه با هیجانات ناخوشایند، کاری که ذهن به عنوان یک مکانیزم مقابلهای انجام میدهد، این است که هیجانات منفی و دارای بار عاطفی را به ضمیر ناخودآگاه منتقل میکند تا از افراد در برابر تجربه مجدد درد و هیجانات ناخوشایند محافظت کند. این همان چیزی است که معمولاً به عنوان سرکوب شناخته میشود [43]. این هیجانات سرکوب شده میتوانند از طریق یک محرک بیرونی دوباره ظاهر شده و موجب پریشانیهای روانی گردند. به نظر میرسد مداخلاتی مانند هیپنوتراپی شناختی- رفتاری به زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی کمک میکند به جای تلاش برای سرکوب این هیجانات با آنها مقابله کرده و آنها را به شیوهای سازندهتر و سالمتر مدیریت نمود. واقعیت مهم این است که مغز همیشه در حال تغییر است و برنامههای موجود در ضمیر ناخودآگاه میتوانند به سرعت بازنویسی شوند. میتوان مغز را دوباره سیمکشی یا برنامهریزی کرد تا مسیرهای جدید و اصلاح شدهای ساخته و رفتارها، افکار و عادات ناخواسته را مستقیماً از منبع حذف کرد [57]. در واقع درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم ابزاری مناسب برای دستیابی و بازسازی انحرافات شناختی آگاهانه، نیمه آگاهانه (خودکار) و ناخودآگاه و طرحوارههای منفی و تغییر ساختار ذهن از طریق ویرایش مجدد هیجانات منفی در آن است. این رویکرد درمانی از طریق انجام تمرینهای ذهنی در حالت خلسه اجازه میدهد تا نیمکره غیر غالب در مغز که به اطلاعات هیجانی دسترسی دارد، درگیر شده و تجربیات ذهنی مثبت جایگزین شناختهای منفی شوند که به نظر میرسد آرامش و تسکین زیادی را به همراه دارد [43].
بنابراین میتوان گفت در درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر هیپنوتیزم درمانگر از طریق بازنگری و پردازش افکار در ضمیر ناخودآگاه، به آزادسازی شناختهای ناکارآمد و هیحانات منفی را در یک محیط کنترل شده بدون اضطراب کمک میکند. این امر منجر به تغییر رفتارهای مشکلدار، شناختهای ناکارآمد و تنظیم و اصلاح راهبردهای تنظیم هیجانی ناسازگارانه میشود. درمانگر در جلسات درمانی با استفاده از آموزش تکنیکهای خود هیپنوتیزمی، تکنیکهای مبتنی بر تصویرسازی یا تکنیکهای استعارهایِ خاص و جایگزینی هیجانات ناخوشایند با هیجانات خوشایند، به مراجع کمک میکند تا هیجانات منفی گذشته را که از درد نشأت گرفتهاند، فراموش کند. در واقع وی سعی میکند مغز را دوباره آموزش دهد تا فرد موقعیتهای خاصی را که باعث درد و هیجانات منفی میشوند، فراموش کند. بنابراین به نظر میرسد هیپنوتراپی شناختی- رفتاری با استفاده از فنون مختلف انجام تمرینهای ذهنی در حالت خلسه به بازنگری و پردازش افکار در ضمیر ناخودآگاه، آزادسازی شناختهای ناکارآمد و هیحانات منفی منجر به کاهش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجانی مانند سرکوب شده و به تنظیم و متعادلسازی هیجانات زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی میگردد.
از محدودیتهای مطالعه حاضر میتوان به این نکته اشاره نمود که این پژوهش بر روی زنان 25 تا 40 سال ساری در برهه زمانی زمانی بهار و تابستان 1398 انجام شد، بنابراین در تعمیم نتایج به گسترههای مکانی، زمانی و سنی دیگر بایستی جانب احتیاط رعایت شود. کوچک بودن جامعه مورد بررسی از محدودیتهای دیگر این پژوهش بود. با توجه به اینکه براساس نتایج پژوهش، مداخله هیپنوتراپی شناختی رفتاری باعث بهبود تنظیم هیجان زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی شهر ساری شده است، بنابراین پیشنهاد میشود متخصصین امور سلامت و بهداشت با استفاده از کارگاههای آموزشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری جهت کاهش مشکلات تنطیم هیجانی و شدت علائم و درد زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی و افزایش مهارتهای تنظیم هیجانی این زنان استفاده نمایند. این امر میتواند منجر به کاهش هزینههای درمانی مربوط به مصرف داروها نیز در این بیماران شود.
نتیجه گیری
با توجه به اثربخشی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، استفاده از این درمان با توجه به اثربخشی های مورد اشاره در مراکز درمانی برای زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی می تواند مدنظر قرار گیرد.
سپاسگزاری
بدینوسیله از کلیه مراجعین شرکت کننده در پژوهش کمال تشکر و امتنان را داریم. این مقاله حاصل پایان نامه مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی با کد ثبت IR.IAU.SARI.REC.1401.041 میباشد.
تضادمنافع
طبق اظهار نویسندگان، هیچ گونه تعارض منافعی در مطالعه حاضر وجود نداشته است.
Reference
- Ghasemipour Y, Raavand M, & Saeidi F. Comparison of perceived stress, coping strategies and social support between girl students with premenstrual syndrome (pms), premenstrual dysphoric disorder (pmdd) and normal group. Nurs Midwifery J. 2019; 17 (4): 309-320.
- Acikgoz A, Dayi A, & Binbay T. Prevalence of premenstrual syndrome and its relationship to depressive symptoms in first year university students. Saudi Medical Journal. 2017; 38 (11): 1125-1131. DOI: 10.15537/smj.2017.11.20526.
- Hofmeister S, & Bodden SH. Premenstrual syndrome and premenstrual dysphoric disorder. American family physician. 2016; 94 (3): 236-240.
- Hantsoo L, & Epperson CN. Premenstrual dysphoric disorder: epidemiology and treatment. Current Psychiatry Reports. 2015; 17 (11): 87-97. DOI: 10.1007/s11920-015-0628-3.
- Graze KK, Nee J, & Endicott J. Premenstrual depression perdicts future major depressive disorder. Acta Psychiatr Scand. 2017; 81 (2): 201-212. DOI: 10.1111/j.1600-0447.1990.tb06479.x.
- Wu M, Liang Y, Wang Q, Zhao Y, & Zhou R. Emotion dysregulation of women with premenstrual syndrome. Scientific reports. 2016; 6: 38-50. DOI: 10.1038/srep38501.
- Kerstine S, Nielsen K, Kate B, & Hageman I. Adult attchment style and anxiety – the mediating role of emotion regulation. Journal of Affective Disorders. 2017; 218 (15): 253-259. DOI: 10.1016/j.jad.2017.04.047.
- Dast Baz M, & Ebrahimi Moghadam, H. Comparison of emotion regulation and metacognitive beliefs in girls with premenstrual syndrome and normal. 3rd International Conference on Psychology, Educational Sciences and Lifestyle, Torbat Heydariyeh, Torbat Heydariyeh University. 2015.
- Firouzi R, Tizdast T, Khalatbari J, & Ghorban Shiroudi S. Relationship between stress coping strategies and difficulties in emotion regulation mediated by marital life quality in married women with breast cancer. J Arak Uni Med Sci. 2020; 23 (1): 34-47. DOI: 32598/JAMS.23.1.6005.1.
- Jung MJ, La MO, & Son N. Effects of acceptance and commitment therapy(ACT) on premenstrual symptoms, attitudes about menstruation, difficulty in emotional regulation and perceived stress of women with premenstrual syndrome. Journal of Digital Convergence. 2017; 15 (1): 485-495. DOI: 10.14400/JDC.2017.15.1.485.
- Bridges LJ, Denham SA, & Ganiban JM. Definitional issues in emotion regulation research. Chil Develop. 2010; 75 (2): 340–345. DOI: 10.1111/j.1467-8624.2004.00675.x.
- Petersen N, London ED, Liang L, Ghahremani DG, Gerards R, Goldman L, & Rapkin AJ. Emotion regulation in women with premenstrual dysphoric disorder. Archives of women's mental health. 2016; 19 (5): 891-898. DOI: 1007/s00737-016-0634-4.
- Alexa MR, Nicole AS, & Norman BS. Emotion dysregulation mediates the relationship between trauma type and ptsd symptoms in a diverse trauma exposed clinical sample. Personality and Individual Differences. 2019; 139 (1): 28-33. DOI: 10.1016/j.paid.2018.10.033.
- Salters K, Roemer L, Tull MT, Rucker L, & Mennin DS. Emotion in chronic worry and GAD: evidence of regulation deficits. Cogn Thera Re. 2013; 3 (1): 469-80. DOI:10.1007/s10608-006-9055-4.
- Shabani M, & Khalatbari J. Effectiveness of mindfulness-based stress reduction training on emotion regulation difficulties and psychological well-being in premenstrual syndrome. Journal of Health Psychology. 2019; 8 (1): 152-134. DOI: 30473/HPJ.2019.38051.3847.
- Ramezani Tehra F, Hashemi S, & Robab Allameh M. Prevalence of premenstrual syndrome and some of its relative factors in reproductive age. Horizon Med Sci. 2012; 18 (3) :121-127.
- Frisch M. A. Quick Screen for DSM-IV Disorders: The essential system spproach. innovations in clinical practice: a souece book (pp. 375- 384). Sarasota, fl: professional resources press. 2002.
- Lee JS, & Pyun YD. Use of hypnosis in the treatment of pain in premenstrual syndrome. Korean J Pain. 2012; 25: 75-80. DOI: 10.3344/kjp.2012.25.2.75.
- Bagheri S, & Sajjadian I. Reducing mindfulness-based stress and pain perception in students with premenstrual dysphoric disorder. Sixth Congress of the Iranian Psychological Association, Tehran, Iranian Psychological Association.
- Yonkers KI, Simoni MK. Premenstrual disorders. Am J Obstet Gynaecol. 2018; 218 (1): 68-74. DOI: 10.1016/j.ajog.2017.05.045.
- Spiegel D, Riba MB. Managing anxiety and depression during treatment. The Breast Journal. 2015; 21 (1): 97-103. DOI: 10.1111/tbj.12355.
- SeyedTabaee SR, Rahmatinejad P, & Feridooni K. Prevalence and severity of premenstrual syndrome and its relationship with psychological well-Being in students of qom university of medical sciences. Qom Univ Med Sci J. 2019; 13 (10) :72-80.
- Sturgeon JA, & Zautra AJ. Resilience: A new paradigm for adaptation to chronic pain. Current pain and headache reports. 2018; 14 (2): 105-112. DOI: 10.1007/s11916-010-0095-9
- Farshbaf Manei Sefat F, Abolghasemi A, Barahmand U, & Hajloo N. Comparing the effectiveness of cognitive behavioral therapy and hypnosis therapy pain self efficacy and pain severity in girls with primary dysmenorrhea. Armaghane Danesh. 2017; 22(1): 87-103.
- Lete I, Duenas J, & Serrano I. Attitudes of spanish women toward premenstrual syndrome premenstrual dysphoric disorder. European Journal of Obstetrics & Gynecology. 2011; 159 (1): 115-118. DOI:10.1016/j.ejogrb.2011.06.04.
- Shah M, Monga A, Patel SV, Shah M, & Bakshi H. Pain relief in dysmenorrhea: exploring hypnosis as an alternative therapy. Chrismed J Health Res. 2016; 3: 197-202. DOI: 10.4103/2348-3334.183741.
- Swain J, Hancock K, Hainsworth C, & Bowman J. Acceptance and commitment therapy in the treatment of anxiety، a systematic review. Clinical Psychology Review. 2013; 33 (8): 965-978. DOI: 10.1016/j.cpr.2013.07.002.
- Asgariani Z, Barat S, Moudi S, Hamidia A, & Bijani A. Comparing the efficacy of hypnosis and the muscle relaxation in the symptom relief of premenstrual syndrome. Koomesh. 2018; 20 (3): 510-516.
- Abbarin M, Zemestani M, Rabiei M, & Bagheri A. Efficacy of cognitive-behavioral hypnotherapy on body dysmorphic disorder: dase study. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2018; 23 (4) :394-407.
- Vyas R, Adwanikar G, Hathi L, & Vyas B. Psychotherapeutic intervention with hypnosis in 554 couples with reproductive failure. J Indian Med Assoc. 2013; 111: 167-173.
- Roberston, D. A. Brief introduction hypnotherapy cognitive- bhavioural hypnotherapy. 2007: 1-4.
- Moghtader L, & Pakseresht S. Comparison of the Effectiveness of cognitive-behavioral group therapy with cognitive hypnosis on reducing depression in students with premenstrual syndrome. Journal of Clinical Nursing and Midwifery. 2019; 8 (2): 327-336.
- Badeleh M, Fathi M, Aghamohammadian H R, & Badeleh M T. The effect of group cognitive behavioral hypnotherapy on increasing self-esteem of adolescents. J Res Dev Nurs Midw. 2013; 10 (1):17-24.
- Ahmadi F, Naghizadeh M M, Direkvand-Moghadam A, Mohamadian F, & Ghazanfari Z. A Study on Premenstrual Syndromes of High School girl-students in Ilam City (western Iran). 2015 . Journal of Ilam University of Medical Sciences. 2018; 26 (1):154-163.
- Shareh H, & Robati Z. Effect of cognitive behavioral group therapy on pain self efficacy, fatigue, life expectancy and depression in patients with multiple sclerosis: a randomized cControlled clinical trial. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2021; 26 (4): 418-431.
- Rezaeian M. A. Review on the book “medical statistics at a glance”. Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences. 2015; 14 (8) :709-710.
- Siahbazi SH, Hariri F. Z, Montazeri A, & Moghaddam Banaem L. Translation and psychometric properties of the Iranian version of the Premenstrual Symptoms Screening Tool (psst). Payesh. 2011; 10 (4) :421-427.URL: http://payeshjournal.ir/article-1-495-fa.html
- Garnefski N, Kraaij V, Spinhoven P. Negative life events, cognitive emotion regulation, and emotional problems. Personality and Individual Differences. 2001; 30 (8): 1311–1327. DOI:10.1016/S0191-8869(00)00113-6.
- Samani S, Sadeghi L. Psychometric properties of the cognitive emotion regulation questionnaire. Psychological methods and models. 2007; 1 (1): 62-51.
- Alladin A, Alibhai A. Cognitive hypnotherapy for depression: an empirical investigation. International Journal of Clinical and Experimental Hypnosis. 2007; 55 (2): 147-166. DOI: 10.1080/00207140601177897.
- Mohammadian MA. The nature of psychological factors and coping skills in amputees with phantom limb pain. Master's thesis in clinical psychology. Tehran Institute of Psychiatry; 1995.
- Girden ER. Anova: Repeated measures. 1992; 84: 1-39.
- Jensen MP, Mendoza ME, Ehde DM, & et al. Effects of hypnosis, cognitive therapy, hypnotic cognitive therapy, and pain education in adults with chronic pain: a randomized clinical trial. Pain. 2020; 161(10): 2284–2298. doi: 10.1097/j.pain.0000000000001943.
- Wiech K. Deconstructing the sensation of pain: the influence of cognitive processes on pain perception. Science. 2016; 354:584–7 DOI: 1126/science.aaf8934
- Thompson T, Terhune DB,Oram C, Sharangparni J, Rouf R, Solmi M. The effectiveness of hypnosis for pain relief: a systematic review and meta analysis of 85 controlled experimental trials. Neurosci Biobehav Rev. 2019; 99: 298–310. doi: 10.1016/j.neubiorev.2019.02.013.
- Desmarteaux C, Streff A, Chen J. I, Houzé B, Piché M, & Rainville P. Brain responses to hypnotic verbal suggestions predict pain modulation. Frontiers in pain research (Lausanne, Switzerland). 2012;2:757384. doi: 10.3389/fpain.2021.757384.
- Braboszcz C, Brandao-Farinelli E, Vuilleumier P. Hypnotic analgesia reduces brain responses to pain seen in others. Sci Rep. 2017; 7: 9778. doi: 10.3389/fpain.2021.757384.
- Landry M, Raz A. Hypnosis and imaging of the living human brain. Am J Clin Hypn. 2015; 57: 285–313. org/10.1080/00029157.2014.978496
- Rainville P, Streff A, Chen JI, Houz é B, Desmarteaux C, Piché M. Hypnotic automaticity in the brain at rest: an arterial spin labelling study. Int J Clin Exp Hypn. 2019, 67:512–42. DOI: 1080/00207144.2019.1650578
- Golden WL. Cognitive hypnotherapy for anxiety disorders. American Journal of Clinical Hypnosis. 2012; 54 (4): 263-74. DOI: 10.1080/00029157.2011.650333.
- Verma K, Baniya GC. Prevalence of depression, anxiety and quality of life in adolescent girls with dysmenorrhoea in a remote area of western rajasthan. Journal of obstetrics and gynaecology of India. 2022;72(1): 281–289. DOI: 1007/s13224-021-01603-w.
- Peterson B, Eifert G, Feingold T, & Davidson S. Using acceptance and commitment therapy to treat distressed couples: a case study with two couples. Cognitive and Behavioral Practice. 2009;16(4): 430-42. org/10.1016/j.cbpra.2008.12.009
- Park YJ, Shin H, Jeon S, et al. Menstrual cycle patterns and the prevalence of premenstrual syndrome and polycystic ovary syndrome in korean young adult women. Healthcare (Switzerland). 2021; 9(1):56. doi: 10.3390/healthcare9010056.
- Liu Q, Wang Y, van Heck CH, & Qiao W. Stress reactivity and emotion in premenstrual syndrome. Neuropsychiatric disease and treatment. 2017; 13: 1597–1602. doi: 2147/NDT.S132001
- Wu M, Liang Y, Wang Q. Emotion dysregulation of women with premenstrual syndrome. Sci Rep. 2016; 6: 38501. doi: 1007/s00737-016-0634-4
- Gingnell M, Morell A, & Bannbers E, & et al. Menstrual cycle effects on amygdala reactivity to emotional stimulation in premenstrual dysphoric disorder. Horm Behav. 2012; 62(4):400. DOI: 1016/j.yhbeh.2012.07.005
- Mateos-Aparicio P, Rodríguez-Moreno The impact of studying brain plasticity. front. cell. Neurosci. 2019; 13:66. doi: 10.3389/fncel.2019.00066